داره بارون میباره!
تند تند!
هر بار ضربه هاش محکم و محکم تر میشه و تا جایی اوج میگیره که توقع سکوت ناگهانیش رو نداری!
میخوام یه دفعه سکوت کنم.یه دفعه دیگه هیچی نگم.میخوام بذارم تو خودم خفه شم!
الان یا پنج ماه دیگه؟
چه فرقی میکنه ؟!اتفاقیه که قراره بیفته!مثل یه سیب از درخت.مثل بارون از آسمون.
میخوام سرش داد بکشم.میخوام بهش فحش بدم بلند بلند!بگم حق نداری.بگم منم حق دارم .اما بهتره ساکت شم.هیچی نگم.
اگر منم بارون باشم بالاخره یه روز همونطور که ساکت میشم باید از آسمون بیفتم.




مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها